علل افسردگی در زنان و درمان آن
افسردگی اختلال ذهنی رایجی است که تقریبا ۵ درصد از جمعیت بزرگسالان سراسر دنیا را به خود گرفتار کرده است و در این میان زنان تقریبا دو برابر از مردها به این اختلال مبتلا میشوند.
افسردگی یک بیماری رایج در سراسر جهان است. بنا بر گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۷ میلادی، حدود ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان به افسردگی مبتلا بودند که ۸,۷ درصد زنان بزرگسال در مقایسه با ۵,۳ درصد از مردان را شامل میشد. بررسیها نشان میدهد که زنها تقریبا ۲ برابر بیشتر از مردها به افسردگی مبتلا میشوند که البته این نسبت در ابتلا به اضطراب در زنها ۳ برابر بیشتر است.
عوامل ابتلا یه افسردگی در زنان
افسردگی بر تمام جنبههای زندگی زنان، از جمله سلامت جسمی، فعالیت های اجتماعی، روابط با دیگران، شغل و احساس ارزش نسبت به خود، تاثیر منفی میگذارد و با عواملی از جمله هورمونهای تولید مثل، فشارهای اجتماعی و واکنش منحصر به فرد هر زن به اضطراب پیچیدهتر هم میشود. افسردگی زنان در هر سنی میتواند رخ دهد و از عوامل بروز آن، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بلوغ
تغییرات هورمونی در دوران بلوغ خطر ابتلا به افسردگی را در دختران بالا میبرد. هرچند تغییر حالات روحی مربوط به نوسانات هورمونی، طبیعی است و به تنهایی نمیتواند موجب افسردگی شود، اما موضوعاتی دیگر مانند مشکلات جنسیتی و هویتی، درگیری با والدین و افزایش فشار درمحیط های تحصیلی و ورزشی و دیگر مسائل زندگی احتمال دارد ابتلای دختران به افسردگی را تسهیل بخشد
سندرم پیش قاعدگی و اختلال ناخوشی پیش قاعدگی
سندرم پیش قاعدگی درست قبل از پریود زنان رخ میدهد اما هنوز نمی دانیم با چه مکانیزمی موجب افسردگی میشود. اما باور بر این است که تغییر در هورمونها روی مواد شیمیایی مهم در انتقال سیگنال های عصبی بدن مانند سروتونین و دوپامین اثر میگذارد و با کاهش این هورمون فرد دچار حالاتی از افسردگی و اضطراب میشود. این سندرم موقتی است و افسردگی فرد طولانی نخواهد شد. اما گاهی اوقات این سندرم به نوع شدید آن یعنی اختلال ناخوشی پیش قاعدگی تبدیل میشود که این اختلال شکلی شدید از افسردگی است. این اختلال از ۱۰ روز قبل از قاعدگی آغاز می شود و در مدت کوتاهی قبل یا بعد از شروع قاعدگی ناپدید میشود.
افسردگی دوران بارداری
این نوع افسردگی در زنان در دوران بارداری یا درست پس از زایمان رخ میدهد که به آن افسردگی پس از زایمان هم گفته میشود. هنگام بارداری و پس از زایمان مقدار زیادی از هورمونهای زنان باردار تغییر میکند و این نوسان، موجب بروز علایمی از اضطراب و افسردگی میشود. از این علایم میتوان به اختلال خواب، افکار خودکشی یا احساس ناتوانی در مراقبت از خود یا نوزاد اشاره کرد.
این نوع افسردگی در زنانی که به مشکلاتی در رابطهشان برخورده یا سقط جنین داشته یا به اندازه کافی از طرف خانواده یا دوستان شان حمایت نمیشوند هم بارز می شود.
افسردگی پیش یائسگی
این افسردگی زمانی که زنان در مرحله ورود به دوران یائسگی قرار دارند، رخ میدهد. تغییرات اساسی هورمونی از وقتی که زنان وارد دوران پیش یائسگی شده تا زمانیکه یائسه میشوند رخ میدهد. در نتیجه زنان در این دوران علایمی از افسردگی را تجربه میکنند. درضمن رویدادهای بد زندگی در این دوره، مانند مشکلات در روابط، اضطراب در محل کار یا خانه و تجربه افسردگی پس از زایمان، خطر ابتلا به افسردگی پیشیائسگی را افزایش میدهد.
شرایط زندگی و فرهنگ
ابتلای بیشتر زنان به افسردگی فقط به وضعیت بیولوژیکی- فیزیولوژیکی آنها مربوط نمیشود. شرایط زندگی و عوامل استرسزای فرهنگی هم در این باره نقش دارند. اگرچه این عوامل استرسزا ممکن است مردها را هم تحت تاثیر قرار دهد، معمولا زنها بیش از مردها گرفتار اثرات منفی آنها میشوند. از این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* نابرابری در قدرت و اعتبار
زنان بیش از مردها احتمال دارد گرفتار فقر و تهیدستی شوند. این وضعیت باعث میشود آنها نگران آیندهشان شوند و دسترسی کمتری به امکانات اجتماعی و منابع مراقبتهای بهداشتی داشته باشند. این مشکلات در آنها احساس منفی به وجود آورده و از عزت نفسشان میکاهد و احساس اینکه نمیتوانند روی زندگیشان کنترل داشته باشند، آنها را گرفتار اضطراب و افسردگی میکند.
* کار بیش از حد
بیشتر زنانی که شاغل هستند و بیرون از خانه کار میکنند، مجبور هستند مسئولیتهای مربوط به خانه را هم به عهده بگیرند. زنان بسیاری در دنیا مادر مجرد هستند و خود باید به تنهایی فرزندشان را تربیت و بزرگ کنند. این زنان باید همزمان چند کار سخت را به عهده بگیرند. حتی گاهیاوقات آنها مجبور میشوند علاوه بر مراقبت از فرزندان خود، از بیمار یا سالمندی از اعضای خانواده خود هم نگهداری کنند. تمام این موارد آنها را به افسردگی و اضطراب مبتلا میکند.
* سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی
زنانی که در کودکی یا بزرگسالی از لحاظ عاطفی، فیزیکی یا جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند، بیشتر احتمال دارد به افسردگی مبتلا شوند. زنها معمولا بیش از مردها گرفتار سوءاستفاده جنسی میشوند.
* اختلال عاطفی فصلی
* مشکلات تیروئیدی که موجب تغییراتی در هورمونها میشود
* بیماری طولانیمدت که جلوی فعالیتهای روزمره را میگیرد
* کم خونی و کمبود ویتامین ب دوازده و اسید فولیک
* بعد از سکته قلبی یا مغزی
مشکلات همراه افسردگی
زنانی که گرفتار افسردگی هستند معمولا به اختلالهای دیگری مبتلا میشوند که وضعیتشان را بدتر میکند. از این اختلالها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* اضطراب. اضطراب اختلالی است که همیشه با افسردگی در زنها همراه است.
* اختلال در غذا خوردن. بین افسردگی و اختلال غذا خوردن مانند بیاشتهایی یا پرخوری عصبی در زنها ارتباطی مستقیم وجود دارد.
* سوءمصرف مواد یا الکل. برخی از زنان افسرده به مصرف مواد غیرمجاز روی میآورند که وضعیت افسردگیشان را بدتر و درمان آن را سختتر میکند.
علایم افسردگی
از علایم افسردگی در زنان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
* احساس مداوم غم، گناه یا ناامیدی
* از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلا از آنها لذت میبرده است
* تغییرات مهم در الگوی خواب، مشکل در به خواب رفتن یا زیاد خوابیدن
* خستگی یا درد یا هر ناراحتی جسمی دیگری بدون دلیل خاصی
* اشکال در تمرکز یا به کاهش حافظه
* تغییر در اشتها (که موجب کاهش وزن شدید یا چاقی مفرط شود)
* زندگی را بیارزش دانستن
* افکار خودکشی داشتن
درمان افسردگی
برای درمان افسردگی پیش از هر کاری باید با رونپزشک و متخصص با مهارت کافی تماس گرفت تا علت اصلی افسردگی مشخص و شیوههای درمان معرفی شود. اما با روشهای زیر میتوان تا حد زیادی افسردگی را درمان یا از افتادن به دام آن پیشگیری کرد:
* پیادهروی روزانه، حداقل به مدت یک ساعت زیر نور خورشید (بررسیها نشان میدهد که کمبود ویتامین D میتواند فرد را مستعد افسردگی کند.)
* مصرف رژیم غذایی سالم مملو از میوه و سبزی
* انجام دادن تکنیکهای آرامشسازی مانند مدیتیشن یا یوگا
* پر کردن اطراف خود از افراد مثبتاندیش
* داشتن یک سرگرمی مثل مطالعه، دیدن فیلم، عکاسی و نقاشی و یا گوش دادن به موزیک های آرام بخش
* خواب منظم
* غذای منظم
* فعالیت فیزیکی منظم (پرهیز نشستن طولانی و منفعل بودن)
* مصرف بیشتر آب